ايران نميرد مگر يادكوروش بميرد

دارا جهان ندارد سارا زبان ندارد

بابا ستاره ای در هفت آسمان ندارد 

کارون زچشمه خشکید البرز لب فروبست

حتی دل دماوند آتشفشان ندارد

دیو سیاه دربند آسان رهیدو بگریخت

رستم دراین هیاهو گرز گران ندارد

روز وداع خورشید زاینده رود خشکید

زیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد 

برنام پارس دریا نامی دگر نهادند

گویی که آرش ما تیرو کمان ندارد 

دریای مازنی ها برکام دیگران شد

نادر زخاک برخیز میهن جوان ندارد 

دارا کجای کاری دزدان سرزمینت

بربیستون نویسند دارا جهان ندارد 

آئیم به دادخواهی فریادمان بلنداست

اما چه سود اینجا نوشیروان ندارد 

سرخ و سپید وسبز است این بیرق کیانی

اما صدآه و افسوس شیر ژیان ندارد 

کو آن حکیم توسی شهنامه ای سراید

شاید که شاعر ما دیگر بیان ندارد 

هرگز نخواب کوروش ای مهر آریایی

بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد



           
جمعه 23 بهمن 1394برچسب:, :: 20:52
رضا

دو تا شلوار توی خشکشویی
شبی کردند باهم گفت وگویی

یکی از آن دو خیلی شیکتر بود
کمی از آن یکی باریکتر بود

دوتا جیب بزرگ از پشت و رو داشت
همیشه لنگه اش خط اتو داشت

شکیل و خوشگل و ابریشمی بود
از آن اجناس شیک دیلمی بود

خلاصه جنس مرغوبی خفن داشت
کمربندی ز چرم کرگدن داشت

یکی دیگر چروک و ساده تر بود
کمی از آن یکی افتاده تر بود

تمیز و شسته اما بی اتو بود
هم از بالا هم از پایین رفو بود

به قدری کهنه بود و خسته از کار
به زحمت میشد او را گفت شلوار

گذشت روزها بی ارزشش کرد
تلاش و کارو زحمت نخکشش کرد

پس از یک شست وشو با خوب رویی
نشسته گوشه ای از خشکشویی

به سویش آمد آن شلوار زیبا
به عشوه شانه ها را داد بالا

کنار او نشست و با تکبر
به او میگفت از روی تمسخر

که من یک روز در بوتیک بودم
کنار جنسهای شیک بودم

مرا دیدند مردم پشت شیشه
که شلواری گران بودم همیشه

همیشه تو جایی لوکس بودم
کنار جنسهایی لوکس بودم

کنار کفشهای چرم اعلا
و کتهایی به قیمتهای بالا

پس از یک دوره ی چشم انتظاری
رسید از راه مرد پولداری

تراولهایی از جیبش درآورد
مرا فوری خرید و باخودش برد

چه جاهایی که با آن مرد رفتیم
میان مردمی بی درد رفتیم

همیشه روی مخمل می نشستم
درون جمع اول می نشستم

به یک چشمک برایم شد مهیا
گرانقیمت ترین ماشین دنیا

خوراکم بود چک پول و تراول
تراولهای رنگارنگ و خوشگل

درون خانه ده شلوار بودیم
که باهم مدتی همکار بودیم

درون ناز و نعمت خواب بودیم
همه در خدمت ارباب بودیم

تو اما ظاهراً شلوار کاری
که روی زانوانت وصله داری

دل شلوار کهنه سخت آزرد
ولی پیش رقیبش کم نیاورد

به حسرت گفت ای شلوار زیبا
لباس مردهای رده بالا

منم مثل تو شلوارم برادر
ولی من آبرو دارم برادر

مرا یک مرد فرهنگی خریده
شبی از جمعه بازاری خریده

نه در عمرم تراول دیدم هرگز
نه ماشینهای خوشگل دیدم هرگز-

نه روی مخمل و اطلس نشستم
نه با جمعیتی ناکس نشستم

نه دستی را به نامردی فشردم
و نه پولی ز حق الناس خوردم

خدارا شکر اربابم شرف داشت
نهادش ریشه در آب و علف داشت

همیشه سر به زیر و مهربان بود
تمام عمر وقف دیگران بود

به خوشرویی رفاقت کرد با من
صبورانه قناعت کرد با من

نه در عمرش گناه ومعصیت کرد
هزاران مرد دانا تربیت کرد

معلم بود و دانشمند و دانا
نژاد پاک انسانهای والا

معلم در صف پیغمبران است
که دریای معلم بیکران است

اگر صد بار جانم را بسوزند
مرا خیاط ها زانو بدوزند

اگر یک عمر تنهایی بپوسم
به جز پای معلم را نبوسم...



           
چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:, :: 14:10
رضا

خر وصیّت کرد: فرزندم! بیا و‌خر نباش
این همه خر بوده ای، کافی ست پس دیگر نباش

یا تلاشت را بکن با پارتی پُستی بگیر
یا فرار مغزها کن! توی این کشور نباش

کار کردن مثل خر در شأن ما هرگز نبود!
همتی کن وارثِ این شغل زجرآور نباش

سعی کن یا رانت خواری یا زمین خواری کنی
هرچه می خواهی بخور اما پی عرعر نباش

آخورت را پُر کن و تنها خودت از آن بخور
بیخودی دلسوز اسب و قاطر و استر نباش

از مترسک هم نترس، اصلا به او جفتک بزن
لیک روی خط قرمزهای گاو نر نباش!

کهنه پالانی به تن کن، حفظ ظاهر کن ولی
در تجمّل از الاغ کدخدا کمتر نباش!

گوسفندان را بترسان از جهان آخرت
باطناً اما خودت هرگز بر این باور نباش

هر چه در دِه یونجه موجود است، یک‌شب جمع کن
صبحش از اینجا برو، یک لحظه هم اینور نباش

تیز اگر باشی دُمَت را هم نمیگیرد کسی!
حال و‌حولت را بکن، دلواپس کیفر نباش

حرف آخر اینکه اینجا تا ابد خرتوخر است
حامی این سرزمین بی در و پیکر نباش..

#شروین_سلیمانی



           
یک شنبه 11 بهمن 1394برچسب:, :: 5:30
رضا

وطــن یعنی نــــژاد پاک کـوروش
سپردن سر به راه خاک کوروش
وطـــن یعنی که منشـور رهایی
وطـــن یعنــــی نمــاد آریــــایــی
وطـــن یعنی درفــــش کاویــانی
وطـــن یعنـــی ردای آسمــــانی
وطـــن یعنی سران ملک جاوید
ستــون جاودان تخت جمشیــد
وطـــن یعنی ز آب و آتش و بــاد
هنوزم در امان مانده پاسارگـاد
وطـــن یعنـی وفـــور فــروهـــرها
شکــوه پــر فـــروغش از اهـــورا
وطـــن یعنی که تاج و تخت دارا
سریـــــر نــــادر و ملـک اهــــورا



           
جمعه 9 بهمن 1394برچسب:, :: 14:25
رضا

سنگسار!!!


یکی نامرد نصرانی
زنی را نزد عیسی برد،
و در محضر شهادت داد
که این زن پاکدامن نیست!

... زن از شرم گنه
چون آهوی زخمی، هراسان بود
و مروارید اشکش
از خجالت روی مژگان بود،

مسیحا از تأثّر،
همچو گردابی به خود پیچید،
و توآم با سکوتی سوی یاران دید،
ز چشم همرهانش
ناگهان برق غضب جوشید،

یکی آهسته،
امّا با ادب پرسید:
که ای روح مقدّس
از چه خاموشی؟
چرا از جرم این پتیاره
این سان دیده میپوشی؟
سزای این چنین جرمی
مگر بر تو مبرهن نیست؟

ولی فرزند مریم،
همچنان با شاخۀ خشکی که بر کف داشت،
نقشی بر زمین میزد،
و با پای تفکر
گام در راه یقین میزد،

که ناگه،
اعتراض دیگری، زان جمع، بالا شد.
که ای عیسی!
چه میخواهی؟
گناه او نمایان است،
سزایش سنگباران است،
چراغ عفت مریم،
درون سینۀ این دیو، روشن نیست،
و این بدکاره را راهی،
به جز در زیر سنگ شرع، مردن نیست.

مسیحا از پی اندیشه ای کوته،
سکوت تلخ را بشکست،
و چون روشن چراغی،
در میان دوستان بنشست،
وگفت: آری،
سزایش سنگباران است،
ولیکن سنگ اوّل را،
به سوی این زن آلوده در عصیان
کسی باید بیندازد،
که خود، عاری ز عصیان است
و دامانش،
رها از چنگ شیطان است!
و میپرسم:
که مردی با چنین اوصاف،
اندر جمع یاران است؟

مسیحا حرف خود را گفت،
و سر را در گریبان کرد،
و همراهان خود را،
زان قضاوت ها پشیمان کرد!

که را جرأت،
که نزد پاک جانان
جان خود را
پاک از لوث خطا بیند؟
که را زهره،
که خود را پاک،
نزد انبیا بیند؟

پس از لختی،
کز آن بی حرمتی
یاران خجل گشتند،
و از محضر برون رفتند ؛
مسیحا ماند و آن زن ماند
و عیسی با زبان نرم،
آن محجوبه را فهماند،
و با اندرز های پاک،
بذر عفت و نیکی،
به دشت خاطرش افشاند،

... و آن زن،
با هوای تازه ای،
بیرون ز محضر شد،
و تصویر نویی،
از شرع،
در ذهنش مصوّر شد،
که از خون بنی آدم،
چراغ شرع، روشن نیست ؛
و راه شرع،
تنها راه، کشتن نیست!

تو را،
ای ادّعا پرداز احکام مسلمانی،
نمیگویم مسیحا شو،
که ایمان پیمبر،
در دل و جان تو و من نیست،
ولی سر در گریبان کن،
و از خود نیز پرسان کن،
که اعمال تو آیا،
گاهگاهی،
بد تر از کردار آن زن نیست؟
و از داغ هزاران جرم پنهانی
بگو ای مرد،
ترا آلوده دامن نیست؟!

—------------------------------------------
« استاد رازق فانی ــ شاعر پرآوازۀ افغان »



           
جمعه 9 بهمن 1394برچسب:, :: 11:53
رضا

ایران تا ویران:
دوستان مدتی است که   دلیل انحطاط فرهنگی سرزمین مادریمان ذهن مرا به خودش مشغول کرده.طبق تجربیاتی که تو زندگی شخصیم داشتم به این نتیجه رسیدم که تنها دلیل اون بر میگرده به این که متاسفانه تعداد قابل توجهی از افراد جامعه نمیتونن اونطور که شایسته ی مقام آدمیت هستش خودشون رو کنترل کنن و متاسفانه بحث غالب هم نشینی جوانان تبدیل شده به بحث های سکسی همین موضوع من رو واداشت تا به سایت های سکسی سری بزنم که چیزی که بیشتر از همه چیز من رو ناراحت کرد و از انسان بودن من رو به شرم آورد داستان هایی درباره سکس با محارم بود داستان هایی که دل هر انسان رو فارغ از نژاد و مرام به درد میاره طوری که از زمان دیدن تیتر این داستان های شیطانی احساس میکنم افسرده شدم.نمیدونم دلیلش چیه ولی میدونم اگر که با این جریانات برخورد قاطع نشه عامل ویرانی ایران خواهد بود...
به امید روزی که دنیای مجازی تنها و تنها محل ترویج و اشتراک گفتار،پندار و کردار نیک باشه نه صحنه ی جولان مسائل سکسی اون هم به شیطانی ترین شکل که بی شک این موضوع عزم همگانی رو میطلبه و افراد متعهد به ارزش های انسانی.
به امید فردایی بهتر و بدون حماقت از سوی بشر



           
پنج شنبه 8 بهمن 1394برچسب:, :: 20:30
رضا

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید. هم اكنون با عضويت در وبلاگ ميتوانيد از مطالب جذابتري استفاده كنين. پس شما هم عضو شويد
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ايران نميرد مگر يادكوروش بميرد و آدرس rezarostami.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 32
بازدید کل : 42066
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


src="http://pagerank.pichak.net/rank/icon/?n=21&url=rezarostami.loxblog.com">

bazi.javanblog.com/p-fal.htm">

<-PollName->

<-PollItems->

_fcksavedurl="http://pardis9.persiangig.com/07.gif" />

دریافت کد فال حافظ

فال هندسی
لطفا شکل مورد علاقه خود را انتخاب نماييد.



دريافت کد فال هندسی
Www.PersianFal.Com-->


تعبیر خواب آنلاین